تعطیلی در انتظار بزرگترین سینمای کرمانشاه
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۰۶۸۶
سینما آزادی کرمانشاه به عنوان بزرگترین سینمای فعال کرمانشاه نیاز به نوسازی دارد و به دلیل نبود اعتبارات، تعطیلی آن را تهدید میکند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، در تعاریف مطرح شده کلانشهر به شهری گفته میشود که در بسیاری از شاخصها از جمله فرهنگی و اجتماعی سرامد باشد اما شهر کرمانشاه تنها عنوان کلاشهر را یدک میکشد و امکانات حداقلی برای سرگرمی و تفریحات سالم جوانان و خانوادهها در آن وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نبود سرگرمیهای کافی در کلانشهر کرمانشاه از جمله شهربازی سبب شده تمایل مردم به حضور در سینماها بیش از پیش باشد و این میطلبد ظرفیت صندلیهای سینما در کرمانشاه افزایش یابد و این در حالی است که سینماهای محدود موجود نیز با تهدید تعطیلی مواجه هستند.
به گفته کارشناسان عدم اعتبارات مناسب و سنگ اندازی نهادهایی همچون شهرداری در صدور مجوزها و دریافت عوارض سنگین برای راهاندازی و نوسازی سینماهای موجود از جمله موانعی است که سبب شده وضعیت کرمانشاه از نظر سرانه صندلی سینماها روز به روز وخیمتر شود.
سینما آزادی کرمانشاه اکنون بزرگترین سینمای استان کرمانشاه محسوب میشود که بنابر اعلام مسئولان نیاز به نوسازی دارد اما نبود اعتبارات به مشکلی جدی تبدیل شده و گفته میشود در صورت ادامه این روند چارهای جز تعطیلی آن وجود ندارد.
معاون هنری و سینمای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در کرمانشاه، با اشاره به اینکه کرمانشاه از نظر سرانه صندلی سینما وضعیت مطلوبی ندارد و در سطوح میانه کشور قرار دارد، گفت: وظیفه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تسهیلگری و راهگشایی است و پیگیری لازم را برای افزایش سرانه صندلی انجام میدهد.
جمال برفی عنوان کرد: بازسازی سینما استقلال برونسپاری و مقرر شده طی چهار سال پردیس شهر تماشا در این مکان ساخته شود و راه و شهرسازی نیز با آن موافقت کرده است.
وی با بیان اینکه برای راهاندازی سینما در چهار شهرستان کنگاور، پاوه، صحنه و جوانرود مجوز دریافت شده و برای بهرهبرداری باید مالکیت ملکهای موجود خصوصی شود گفت: فرایند اداری کار در حال انجام است و مؤسسه سینما شهر نیز برای تجهیز پای کار است و امید داریم تا پایان سه ماه اول به اتمام برسد.
معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه افزود: سینما انقلاب هرسین در حال بازسازی است و 60 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و امید داریم در سال جاری به اتمام برسد.
وی با اشاره به اینکه مالکیت سینما پیروزی در اختیار حوزه هنری قرار دارد و امید داریم با مرتفع شدن مشکلات به چرخه فعالیت بازگردد، عنوان کرد: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه نقش تسهیل گری و نظارتی دارد.
برفی از تشکیل شورای عالی سینما در آینده نزدیک خبر داد و گفت: بنابر ابلاغ معاون اول رئیس جمهور شورای عالی سینما در هر استان به ریاست استانداران باید تشکیل شود و با راهاندازی این شورا در استان کرمانشاه بسیاری از مشکلات رفع میشود.
عوارض بالای شهرداری سرمایهگذار سینما پیروزی را فراری میدهد
رئیس حوزه هنری استان کرمانشاه نیز با اشاره به آخرین وضعیت سینما پیروزی در کرمانشاه گفت: برای بازسازی سینما پیروزی امکان استفاده از اعتبارات دولتی وجود نداشت و دولتها نیز تمایلی به کمک نداشتند و به همین منظور سرمایهگذار بخش خصوصی ورود کرد.
افشین آزادی عنوان کرد: با وجود ورود سرمایهگذار بخش خصوصی در یکسال گذشته، بروکراسی اداری در شهرداری و راه و شهرسازی برای دریافت مجوز به مانعی جدی تبدیل شده و این موضوع با روند افزایش نرخ دلار و مصالح ساختمانی سبب دلسرد شدن سرمایهگذار شده است.
وی گفت: متأسفانه در کرمانشاه گرفتار مجوزها و هزینههای عوارض هستیم و با این هزینهها ورود سرمایهگذار صرفه اقتصادی ندارد و در صورت کنارهگیری سرمایهگذاری چارهای جز تبدیل کردن سینما پیروزی به پارکینگ نداریم.
وی افزود: سینما آزادی نیز به دلیل نداشتن سیستم اطفای حریق بارها از سوی آتشنشانی تذکر دریافت کرده و اعتبار دولتی نیز برای نوسازی این سینما وجود ندارد.
رئیس حوزه هنری استان کرمانشاه بیان کرد: دو سال قبل وعدههایی برای پرداخت و کمک 600 میلیون تومانی به سینما آزادی داده شد و هرچند این مبلغ 10 درصد هزینه نوسازی را هم پوشش نمیدهد اما باز هم بعد از دو سال پرداخت نشده و چنانچه روند عدم حمایت از این سینما ادامه یابد امسال تنها سینمای بزرگ شهر نیز تعطیل میشود.
آزادی با بیان اینکه برخلاف تصور، سینماهای کرمانشاه جزو پرفروشترین سینماهای کشور هستند گفت: با توجه به اینکه سرگرمیهای مردم استان به دلایل مختلف کاهش یافته سینما به یکی از پایگاههای سرگرمی تبدیل شده و به همین دلیل باید سالنها توسعه یابد زیرا توزیع صندلیهای سینما عادلانه انجام نشده است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه سینما پیروزی سینما آزادی سرمایه گذار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۰۶۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.